- گوی درافکندن (سَ رِ سَ تَ)
گوی در میدان افکندن. به مبارزه برخاستن. جنگ ورزی کردن. مبارزه کردن. مبارز طلبیدن:
یا برو همچون زنان رنگی و بویی پیش گیر
یا چو مردان اندرآ و گوی در میدان فکن.
سنائی.
وین گوی سعادت است و دولت
تا با که درافکنی به میدان.
سعدی
یا برو همچون زنان رنگی و بویی پیش گیر
یا چو مردان اندرآ و گوی در میدان فکن.
سنائی.
وین گوی سعادت است و دولت
تا با که درافکنی به میدان.
سعدی
